روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهای یاران حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نهم دیِ هم از همین قبیل است. نهم دی با دهم دی فرقی ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملی است که نوزدهم دیِ قم را تشکیل داد؛ یعنی برخاسته ی از بصیرت است، از دشمنشناسی است، از وقتشناسی است، از حضور در عرصهی مجاهدانه است - روز نهم دی را هم متمایز میکنند.
زان ساعتی که آتش فتنه زبان گرفت
گویی دوباره پیکر ابلیس جان گرفت
موجی پلید در سحری سخت پر غبار
بال نفاق از پر اهریمنان گرفت
در حلقه زمان، پس از این اتفاق شوم
دستی سیَه دوباره به کف ریسمان گرفت
آذر که بود، کینه که بود، انتقام بود
از فتنه باز راه نفس استخوان گرفت
از بعد قرنها دگر آن شانههای ظلم
از دست مردمان مدینه نشان گرفت
در ظهر جمعهای به بلندای عشق و صبر
بغضی گلوی پاک همه آسمان گرفت
از آن نماز با همه بار رنجها
لختی دل شکسته ی گردون امان گرفت
فردا شد و مناره گیتی سیاه شد
حتی کلام حق به زمین فرش راه شد
نظرات شما عزیزان: